در کارگه کوزهگری رفتم دوش دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش
ناگاه یکی کوزه برآورد خروش کو کوزهگر و کوزهخر و کوزه فروش
آئین مراسم بزرگداشت حکیم عمر خیام نیشابوری با حضور مدیران دانشکده و جمعی از اعضای هیئت علمی و کارکنان و دانشجویان، در روز شنبه 12 خرداد ماه 1403 در تالار دکتر شریعتی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد. این مراسم با تلاوت آیاتی از کلام الله مجید آغاز گردید و پس از شنیدن صلوات خاصه امام رضا (ع) و سرود جمهوری اسلامی ، دبیر نشست آقای میلاد نورمحمدزاده ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهدای خدمت از آقای دکتر مهدی زرقانی برای ایراد سخنرانی دعوت به عمل آورد.
آقای دکتر زرقانی استاد گروه زبان و ادبیات فارسی در ابتدا درباره عنوان سخنرانی خود، « خیامهای متناقض» توضیحاتی ارائه داده و گفت: آثار هنری به ویژه آنهایی که جنبه شاهکار دارند در طول تاریخ تعبیر و تفسیر می شوند و خوانندگان آثار هنری همراه شاعر اصلی در طول تاریخ، شروع به معنادهی و شخصیتبخشی میکنند.
سپس ایشان کتاب رباعیات خیام و خیامانههای پارسی از سید علی میرافضلی را معرفی و سخنرانی خود را مدیون این کتاب دانست و بیان داشت: فیلسوفی دانا، جاهلی گمراه، زاهدی قناعتپیشه، عاشقی شیدا، دانشمندی گزیدهگو، عامیانهسرایی تیزهوش و یک طنزپرداز، دریافت کنندهی خوانندگان در طول تاریخ از خیام است. حضور خیام در محافل فرهنگی و گفتمانهای دور از هم، متناقض و ناهمگون دو چیز را نشان میدهد: اول، تنوع طیف خوانندگان خیام در طول تاریخ و دوم، قابلیتهای متعدد شعر و شخصیت خیام.
دکتر زرقانی در پایان با اشاره به این نکته که خیام را نباید به یکی از چهرههایی که به نظر ما درست است تقلیل دهیم گفت: از منظر تاریخ ادبیات دریافت همه این روایت ها، کدهای معنیدار است و نشان میدهد خیام، خوانده و فهمیده شده و ما مجبور هستیم که این خیامهای متعدد را به رسمیت بشناسیم.
در ادامه مراسم جناب آقای حمید خادمی دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی به بررسی جایگاه خیام ایرانی و خیام جهانی پرداخت و گفت: ما باید آثار ادبی خود را از رهگذر ترجمه خوب به جهان ثابت کنیم چون سریعترین، مطمئنترین و شاید تنها راه ارتباط فرهنگی ملتها در حیطه ادبیات، ترجمه آثار فرهنگی است.
وی رباعیات خیام را بهترین گزینه برای آغاز فرهنگ ترجمه آثار ادبی دانست و گفت: خیامانهها بهترین گزینه برای آغاز فرایند ایجاد ارزش افزوده در سرمایهایست که ما در جهان ادبیات داریم، چون فیتز جرالد یکی از بهترین ترجمهها از رباعیات خیام را انجام داده و به واسطه این ترجمه دنیا خیام ما را میشناسد و اینکه قالب رباعی برای ترجمه قالب خوبی است.
سپس آقای دکتر مجید میرزاوزیری استاد تمام دانشکده علوم ریاضی به بررسی نزدیک بودن نگاه خیام در ادبیات و ریاضی پرداخت و گفت: غیر ممکن، ممکن است؛ یک جور متناقض نماست و اینکه خیام چگونه به این مسئله نگاه کرده جالب توجه است.
ایشان نگاه خیام در ادبیات را که سعی داشته در چهار مصرع حرف عمیقی را بزند به نگاه او در ریاضی نزدیک و خیام را جزء معدود ریاضیدانانی دانست که در پی ممکن بودن غیرممکن بوده است و این نگاه از شک و تردید و اعتراض برمی آید.
دکترمیرزاوزیری دریافت ادبی از یک نوشته از شخصی که مدتی از حیاتش گذشته را پسخوانی ذهن دانست و گفت: هر کس از یک اثر قرائتی دارد و حق دارد درون خودش چنین برداشتی داشته باشد و دلیل اینکه این برداشت را به اطلاع دیگران هم برساند این است که می خواهد مورد نقد قرار بگیرد.
در ادامه آقای مهدی رفیعایی دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی به بررسی ارتباط دیوان گمشده خیام در تبارشناسی پرداخت و گفت: در نگاه تاریخ نگاران سنتی دو صورت مسئله وجود دارد یکی آنکه یک مجموعه رباعیات خیامی وجود داشته که به هر صورت از میان رفته و در گذر زمان از طریق منابع متفرقه جمع آوری شده است و دوم، چنین نسخه ای هیچ گاه به نگارش درنیامده است و همه رباعیات، چند قرن پس از خیام به تدریج به خیام نسبت یافته و از طریق نوشته های پراکنده، تجمیع شده و در نتیجه میان شخص گوینده و کتابشدگی رباعیاتش چندین قرن گسست و انفصال زمانی وجود دارد.
وی در پایان گفت: پرسش تبار شناس این است، آیا خیام یک تفکر است یا یک شی تاریخی؟ کسی که اهل تبارشناسی اندیشه است به خودش اجازه نمی دهد وارد زیرشاخه ها شود و خیام را در عین حالی که یک شی و امر تاریخی میداند به عنوان یک تفکر هم بداند. برای تبارشناسی اندیشه، تاریخ اساس کار نیست، یک ابزار است و حقیقت تاریخی در پس زمینه کار تبارشناس است.
جلسه با تقدیر و تشکر دبیرنشست، آقای میلاد نورمحمدزاده از اساتید، دانشجویان و شورای فرهنگی دانشکده ادبیات و علوم انسانی به پایان رسید.