گزارشي از نشست تخصصي تاريخنگاري انتقادي
گراميداشت شانزدهمين سال انتشار فصلنامه تاريخ پژوهي
دي ماه 1393 – تالار دكتر رجايي بخارايي
نشست تخصصي تاريخنگاري انتقادي به همت انجمن ايراني تاريخ شعبه خراسان رضوي و با همكاري انجمن علمي دانشجويان تاريخ دانشگاه فردوسي مشهد و سازمان كتابخانه ها و مركز اسناد و مطبوعات آستان قدس رضوي به منظور گراميداشت شانزدهمين سال انتشار فصلنامه تاريخ پژوهي و همچنين تجليل از نويسندگان چهارمين شماره از ويژه نامه تخصصي نقش مشهد در انقلاب اسلامي كه به صورت ضميمه مجله تاريخ پژوهي منتشر مي شود، صبح روز چهارشنبه 10 دي ماه 1393 در تالار شادروان دكتر احمد علي رجايي بخارايي دانشكده ادبيات و علوم انساني دكتر علي شريعتي دانشگاه فردوسي مشهد برگزار گرديد.
در ابتداي مراسم آقاي غلامحسين نوعي سردبير فصلنامه تاريخ پژوهي و نماينده انجمن ايراني تاريخ در خراسان رضوي ضمن خير مقدم به ميهمانان، دانشجويان و پژوهشگران همكار با فصلنامه تاريخ پژوهي از حضور آقايان دكتر داريوش رحمانيان و دكتر حسن حضرتي استادان محترم دانشگاه تهران اظهار خرسندي نمود و تشكر نمود كه رنج سفر را تحمل كردند و به دانشگاه مشهد و مراسم مجله تاريخ پژوهي آمده اند . ايشان همچنين خير مقدم ويژه نسبت به استادان گذشته خود آقايان دكتر نقي لطفي، دكتر علي اصغر ذوقي و دكتر حميد مشعوف گفتند كه در جلسه حضور يافته بودند. اين مراسم ميهمان ويژه ديگري هم داشت كه البته به نوعي ميزبان هم گفته مي شد و آن آقاي دكتر جواد مرشدلو دانشجوي دهه 70 دانشگاه فردوسي و از استادان تاريخ فعلي كشور بود. ايشان خود در مقطعي همكار فصلنامه تاريخ پژوهي بوده اند و اينجا خانه ايشان محسوب مي شود.
نماينده انجمن ايراني تاريخ در خراسان رضوي ضمن گراميداشت شانزده سالگي مجله تاريخ پژوهي از همه استادان، دانشجويان و مسئولاني كه كمك كردند تا اين نشريه دانشجويي به اين بالندگي برسد سپاسگذاري نمودند. ايشان همچنين اشاره اي به انتشار ويژه نامه تخصصي نقش مشهد در انفلاب اسلامي نمودند كه از سال 1389 به صورت ضميمه در بهمن هر سال منتشر شده و با حمايت پژوهشگران عرصه انقلاب به جايگاه ويژه اي ميان مخاطبان خود رسيده است. سردبير فصلنامه تاريخ پژوهي به پيام هاي محبت آميز دوستان و استادان تاريخ از اقصا نقاط كشور و خارج از كشور اشاره كردند و از اظهار محبت دكتر جواد عباسي استاد ممتاز گروه تاريخ دانشگاه فردوسي مشهد كه چند وقتي هست كه ناچارا رنج سفر را به دوش كشيده و در يكي از دانشگاه هاي امريكا مشغول به كوشش هاي علمي خود هستند، سپاسگذاري نمودند. در ادامه دكتر محمد تقي ايمانپور مدير محترم گروه تاريخ دانشگاه فردوسي مشهد به مهمانان عزيز و دانشجويان شركت كننده در مراسم خير مقدم گفتند و از نماينده انجمن ايراني تاريخ شعبه خراسان رضوي كه مسوليت تدارك اين نشست علمي و مفيد با موضوع تاريخنگاري انتقادي را بر عهده داشتند سپاسگذاري نمودند.
در ابتداي بحث علمي آقاي دكتر رحمانيان عضو هيأت علمي دانشگاه تهران سخن را آغاز فرمودند:
ايشان در ابتدا از مجله تاريخ پژوهي و جناب آقاي نوعي تشكر فراوان كردند و اين مجله را بسيار ارزشمند دانستند..
ايشان فرمودند كه نقدهايي را كه در مورد معرفت تاريخ داريم مي توانيم در سه مرحله بيان كنيم كه از نظر ايشان يكي در دنياي پيشا مدرن است و دنياي قديم است كه فلسفه محور معارف است و پرسشي كه باقي مانده همان پرسش ارسطو كه تاريخ از شعر فروتر است و پايين تر است و حرف ارسطو اينكه تاريخ فلسفي نيست و تاريخ مشتمل بر محتملاتي است كه يا رخ مي دهد و يا رخ نميدهد و ناپايدار است.و اينكه تاريخ چگونه علمي است ؟ كه در قديم پارادايم فلسفه محور بود و دانش و علمي نمي توانست به معناي مدرن وجود داشته باشد..و تخصص علمي وجود ندارد و از قرن 19 به بعد نظام علمي رشته اي پديد آمد و ديسپلينهاي جديد پديد امدند مانند دانشكده علوم و يا دانشكده ادبيات و.. تاريخ هم يك رشته مي شود كه قبلش وجود نداشته است و تاريخ را دو مرحله پيشا رشته اي و تاريخ رشته اي و علمي و تاريخ دانشگاهي و روشمند به وجود ميآيد و از قواعد علمي ارزشمند برخوردار ميشود و تاريخ انتقادي شروع ميشود و تاريخ را در ترازو ميسنجند.و در واقع تاريخ نظم ندارد و مثل طبيعت منظم نيست و طغيان صورت گرفته بر عليه تاريخ علم باورانه و علم ستيزي و مدعيان پست مدرنها و...يك نوع نسبي گرايي شديد بود كه تاريخ و تاريخنگاري انتقادي يك معرفت ميشود و ارزش خود را به رخ ميكشد براي نقد روايتهاي كلان خود را به رخ مي كشد در حوزه علوم انساني و شايد هيچ رويكردي مثل تاريخ نگاري انتقادي از دست بشر به در آيد و بحث بسيار فراخ دامن است...
سخنران بعدي نشست دكتر حضرتي عضو هيأت علمي دانشگاه تهران بودند:
با سلام و تشكر از همه بزرگواران: پيرو بحث دكتر رحمانيان در مورد تاريخنگاري انتقادي داشتند كه گفتند در دوران معاصر و حتي ايران بوده است داشتند و نقد در مورد تاريخ و تاريخنگاري بوده است و روايت هايي كه وجود دارد و داشته ست. در دوره پيشا مدرن در باب تاريخ و به عنوان معرفت نقدهايي صورت گرفته اما به صورت مشخص نقد تاريخنگاري ما در دوره معاصر اتفاق افتاده است و با تحولاتي كه در جهان رخ داد و سريز آن تحولات فكري به جامعه ما رسيد و با ترجمه آثاري كه صورت گرفت مانند ترجمه كتاب گفتار در كردار دكارت بود و در واقع فاز جديدي در حوزه نقد علمي تاريخنگاري در كشور ما رخ داد.و همچنين كليد نقد تاريخنگاري در كشور ما به واسطه شخصي بنام گوبينو زده شده باشد و در ضمن اين آثار و نقدهايي در ايران صورت گرفت و نقدهايي در باب تاريخنگاري كلاسيك داشتيم.و ايراد گرفتند بر تاريخنگاري ما از آن حيث كه پيوند نزديكي با ادبيات دارد و تاريخ سياسي غلبه دارد و به واحدهاي ديگر مطالعات تاريخ اهميت كمتر داده شده است و بر اساس گرايشهاي فكري خود رويكرد به تاريخ داشتند.به نظر من نقد كه چرا فقط به واحد سياست توجه داشتند زياد غير معقول نيست چون سياست بيشترين غلبه را داشته است و نگاه من اينگونه بوده است.
در ادامه دكتر خليلي عضو هيأت علمي گروه علوم سياسي دانشگاه فردوسي مشهدبه سخنراني پرداختند.
ايشان در بيان خود فرمودند كه ينج پارادايم در آغاز مطالعات علوم اجتماعي داريم كه پارادايم انتقادي يكي از آنها است و اگر از آنها شروع كرديم ديگر حق گريز نداريم.كه تاريخنگاري انتقادي هم جز آن است و مي دانيم كه ماركس بزرگترين انتقاد را انجام داداما مكتب انتقادي با فرانكفورت شروع مي شود و سنت انتقادي با آن آغاز شد و امروزه مكاتب ديگري پديدار شدند و به نگاه انتقادي به تاريخنگاري نگاه مي كنند و هر كدام يك كاري را انجام ميدهند سپس ايشان در مورد هر كدام از مكتب ها توضيح دادند و مثالي زدند و سنت انتقادي را توضيح دادند.
آقاي دكتر حميد مشعوف عضو هيات علمي گروه تاريخ دانشگاه آزاد اسلامي واحد شاهرود سخنراني بعدي نشست تاريخنگاري انتقادي بود كه به ايراد نظرات خود در اين حوزه پرداخت.
ايشان فرمودند: گاهي ما طرح تاريخ را با طرح خودمان اشتباه مي گيريم اما مكتب هاي تاريخ براي ما مي تواند هم درس باشد و ارزشمند است و جاي سخن بسيار دارد و چه ملاك ها و مولف هايي براي شروع نقد داريم؟ بايد ما براي چيز جزيي تر بحث مي كرديم اما ما موضوعي را طرح كرديم كه در مورد آن اطلاع زيادي نداريم و اينكه فرمودند تاريخنگاري معرفت است به نظر من تاريخنگاري معرفت نيست، اين واژه خودش جايگاه بحث دارد و ما بايد معرفت را بشناسيم و پوزيسم فرزند زمان خودش است و بقيه مطالب كه بايد در جاي خودش بحث شود و بيان كرد و ما خودمان از گذشته خودمان بريديم و چه بوده است....در تاريخنگاري ما چه چيزي انعكاس داشته است؟در چه زماني علم به پايان خودش رسيده است؟ ما چون قرآن را نمي شناسيم اين را مي گويم و ما نتوانستيم آنچه را در داشته هاي علمي بود با خودمان محك بزنيم و حرف علم چه بوده است؟ و ما هميشه در مرحله سوابق علم هستيم نه تماميت علم و علم چيزي به عنوان تماميت ندارد چون ماهيت علم اينگونه است و تاريخنگاري انتقادي آيا ضرورت است و حيات است و ماهيت آن چه است..
در ادامه آقاي دكتر حسن آبادي رئيس مركز اسناد و مطبوعات آستان قدس رضوي و متخصص تاريخ محلي به ايراد سخن پرداخت: ايشان در تكميل فرمايشات دكتر حضرتي در مورد تاريخنگاري انتقادي دوران معاصر توضيحاتي را فرمودند و ديدگاههايي را بيان كردند كه تاريخنگاري دوران معاصر را در سه مبحث آنچه كه بوده و آنچه بايد باشد و خواهد بود را دنبال كردند و معتقدند تاريخنگاري انتقادي بر مكتب خاصي نبوده و منجر به مكتب خاصي هم در دوران معاصر نشده است و در ايران با تاريخ محلي شروع شده است و مبتني بر تاريخنگاري شهري از قرن سوم شروع شده و الان هم هنوز آن مبحث را داريم..
دكتر نقي لطفي از شاگردان مرحوم دكتر شريعتي و از اساتيد بازنشسته گروه تاريخ دانشگاه فردوسي مشهد هم در رابطه با موضوع نشست و سخنان دوستاني كه بحث نمودند بياناتي را ارائه كردند:
ايشان فرمودند كه در مورد علم و جدايي فلسفه و اينها شايد نكته اي مورد غفلت واقع شد و آن جدايي تاريخ از الهيات بود،و قبول داريم فلسفه مادر همه علم ها بوده است اما در عصر جديد جدايي تاريخ از الهيات است چون در سراسر قرون وسطي تاريخ و الهيات باهم بوده است و در عصر جديد جدايي اين صورت گرفته و اين يك بحث بوده است و دانشگاهها محصول جديد هستند و جدا از مسائل قديمي و كليساها بودند و در دوره رنسانس شاهد تولد دانشگاهها بوديم و حتي اديب مورخ هم ميتواند باشد و افلاطون هم انتقادهايي به شعرا دارد كه ارسطو اين را ندارد و تاريخنگاري در قبل از انقلاب اسلامي چه بوده و بعدش چه بوده است و در قبلش تاريخ پادشاهان بوده و دربار است و مردم وارد ان نمي شوند و انتظار تاريخنگاري مردمي نداريم و بعد از انقلاب ما تاريخنگاري مردمي داريم و مردم احساس شهروندي مي كنند و تاريخ اجتماعي و مردم ميشود. و اينگونه بحث را ادامه دادند.
سپس آقاي دكتر جواد مرشدلو عضو كميته بين الملل انجمن ايراني تاريخ با سلام تشكر از تمام استادان حاضر در جلسه به روان پاك استادان در گذشته گروه تاريخ دانشگاه فردوسي مشهد كه افتخار شاگردي آنها را داشته درود فرستاد ( شادروانان دكتر ابوالفضل نبئي، دكتر سيد محمد نظري هاشمي) و ياد بزرگواران ديگري كه افتخار جامعه علمي تاريخي كشور و دانشگاه مشهد بوده اند نظير روانشادان دكتر علي شريعتي، دكتر عبدالهادي حائري و دكتر محمد كاظم خواجويان، گراميداشت. ايشان به جمع بندي سخنهاي بزرگوارني كه در رابطه با تاريخنگاري انتقادي داشتند پرداختند و پرسشهايي را طرح كردند در مورد رويارويي با تاريخنگاري انتقادي و مواجه شدن با غرب و پيامدهاي ان بوده است.
در پايان جلسه دوباره دكتر رحمانيان سخني در مورد مورخ انتقادي مطرح كردند و نهايتا به جمع بندي بحث پرداختند .
در انتها برنامه صبح هم جلسه به صورت پرسش و پاسخ بين دانشجويان و اساتيدي كه در جلسه حضور داشتند، ادامه پيدا كرد و سپس از سخنرانان نشست و همچنين از نويسندگان برگزيده چهارمين شماره از ويژه نامه نقش مشهد در انقلاب اسلامي كه به صورت ضميمه فصلنامه تاريخ پژوهي در بهمن ماه سال 1392 منتشر شده بود ، تقدير شد . اين مراسم با حمايت مطلوب مديريت فرهنگي دانشگاه فردوسي مشهد، معاونت پژوهشي دانشكده ادبيات و علوم انساني دكتر علي شريعتي، سازمان كتابخانه ها، مركز اسناد و مطبوعات آستان قدس رضوي، فرهنگسراي انقلاب اسلامي ، انجمن پارسه دوستداران ميراث فرهنگي و خانه تاريخ مشهد برگزار گرديد.
فهرست اسامي نويسندگان چهارمين شماره از ويژه نامه نقش مشهد در انقلاب اسلامي
1 – دكتر يوسف متولي حقيقي/ تاملي بر نقش و جايگاه دكتر علي شريعتي در مبارزات انقلابي مردم مشهد
2 – دكتر غلامرضا جلالي/ چالش هاي اساسي علماي مبارز مشهد با رژيم پهلوي
3 – علي جان سكندري/ مسجد كرامت كانون مبارزه
4 – رحيم روحبخش / مرجعيت در عرصه سياست ( بررسي موردي مبارزات آيت الله قمي در مشهد)
5 – علي نجف زاده و الياس ذوالفقاري / تاثير عملكرد متوليان آستان قدس و حوادث حرم مطهر در پيروزي انقلاب اسلامي
6 – امين عزيزي / جنبش هاي دانشجويي دانشگاه مشهد با تكيه بر اسناد
7 – رحيم نيكبخت / درنگي در زندگي شيخ اسمائيل تائب مساله گوي تبريزي
8 – سميه زماني / واكاوي گفتماني تاثير انقلاب اسلامي بر بيداري اسلامي
9 – سيد مهدي سيد قطبي / انقلاب مشهد به روايت يك روزنامه نگار بومي
10 – نرگس فرهود و سيد مهدي شفيعي فرد / زلزله طبس و كمك رساني به آن در آستانه انقلاب اسلامي
11 – جليل قصابي گزكو / قوچان در سپيده دم انقلاب
12 – زينب اسماعيلي / انقلاب اسلامي به روايت تصاوير روزنامه هاي آفتاب شريق و خراسان
13 – طاهره عبدي پور / آثار و نتايج قيام 15 خرداد 1342 در شهر مشهد
14 – جواد روحاني نژاد / زندگي نامه سرباز شهيد محسن مباشر كاشاني
15 – مهدي حسامي / معرفي مجموعه اسناد تصويري مربوط به انقلاب اسلامي در مركز اسناد آستان قدس رضوي
16 – غلامرضا آذري خاكستر و غلامحسين نوعي / برگي از تاريخ شفاهي انقلاب اسلامي در مشهد گفتگو با احمد نمائي
17 – غلامرضا آذري خاكستر / فعاليتهاي جامعه پزشكي مشهد از اعتصابات تا پيروزي انقلاب اسلامي