مراسم روز بزرگداشت مولوی در دانشکدة ادبیّات برگزار شد
|
مراسم روز بزرگداشت مولوی، ساعت 10 صبح روز چهارشنبه 8 مهرماه 1394 در تالار شریعتی دانشکدة ادبیّات و به همّت قطب علمی فردوسی و شاهنامه و معاونت پژوهش و فناوری دانشکده برگزار شد. در این مراسم که استادان، دانشجویان و علاقهمندان زبان و ادبیّات فارسی حضور داشتند، استاد محمّد شیخالاسلام دربارة «داستان دقوقی» در مثنوی مولوی سخنرانی کرد. در ابتدای این مراسم، دکتر محمّدجعفر یاحقی، مدیر قطب علمی فردوسی و شاهنامه، مولوی را شاعر و عارفی جهانی معرّفی کرد که بسیاری از علاقهمندان را در سراسر جهان به اندیشههای متعالی خود جذب کرده است و ترجمههای بسیاری که از مثنوی مولوی وجود دارد، گویای آن است که ارزش این اثر برای پژوهشگران ادبیّات فارسی و عرفان کاملاً شناخته شده است. دکتر یاحقی ضمن سپاسگزاری از استاد شیخالاسلام گفت: «ادبیّات فارسی، دامنة گستردهای دارد که برای پی بردن به ظرایف و جنبههای مختلف آن، نیازمند دانشها و رویکردهای مختلف هستیم؛ در همین راستا، تلاش ما در قطب علمی فردوسی و شاهنامه این بوده است که با دعوت از استادان رشته های دیگر، مسیر تازهای را برای پژوهشگران و علاقهمندان ادبیّات فارسی بگشاییم. امروز نیز استاد شیخ الاسلام دعوت قطب علمی را پذیرفته اند و با دقّت نظری که در مثنوی مولوی دارند، دربارة داستان دقوقی سخن می گویند.» در ادامه، استاد شیخ الاسلام سخنرانی خود را با عنوان «داستان دقوقی و سلوک ناتمام» برای حاضران ایراد کرد. وی دربارة سندیّت این داستان گفت: «به گفتة استاد فروزانفر، شخصی به نام دقوقی شناخته نشده است. دکتر غنی از عارفی به نام دقوقی نام میبرد که در سال 640 هجری وفات یافته است. مولانا مدّتی را در شام و دمشق بوده و این دقوقی هم در دمشق بوده است. علاوه بر این، مولانا در این داستان از دقوقی (رحمه الله علیه) نام میبرد که وجود چنین فردی را آشکار میکند.» استاد شیخالاسلام این داستان را از داستانهای بسیار متفاوت مثنوی مولوی عنوان کرد که ویژگیهای سورئالیستی و سمبولیستی آن بسیار است؛ چنان که در هر بیتی، این ویژگیها را میتوان دید. تصویرهایی که گویا از پیش آماده نشده و از ناخودآگاه مولوی سرچشمه گرفته است. داستان دقوقی، یک داستان سراسر تمثیل است؛ رمزوارههایی که از سراسر مثنوی در این داستان جمع شده اند؛ به طوری که این تمثیلها را میتوان در تمام مثنوی جست و جو کرد. در این داستان، تمثیلها عمق عرفانی اندیشة مولوی را بیان کردهاند و رمزگشایی آنها میتواند در دریافت مفاهیم عرفانی این داستان به مخاطب کمک کند. استاد شیخ الاسلام خلاصه ای از داستان دقوقی را برای حاضران بیان کرد و سپس تمثیلها و رمزهای آن را توضیح داد. داستان دقوقی، داستان عارفی است که همیشه در سفر است. عارفی که هدفش مواجه شدن با بندگان خاص خداست. روزی مشتاقانه راهی سفر می شود. از دور 7 شمع را می بیند که به آسمان زبانه می کشند. این 7 شمع تبدیل به یک شمع می شوند. سپس تبدیل به 7 انسان و بعد تبدیل به 7 درخت و در پایان تبدیل به 7 انسان میشوند. آن 7 مرد از دقوقی می خواهند که امام آنها شود تا پشت سرش نماز بخوانند. در حین نماز، چشمشان به کشتیای می افتد که دچار حادثه شده است و مردمانش کمک میخواهند. دقوقی دعا میکند که کشتی به سلامت به ساحل برسد. کشتی و افرادش به سلامت به ساحل میرسند؛ اما 7 مرد پس از زمزمهای از پشت سر او ناپدید می شوند؛ چراکه دقوقی در کار خداوند، بوالفضولی کرده است. استاد شیخ الاسلام سپس به تمثیلها و نمادهای این داستان اشاره کرد. سفری که از درون انسان آغاز می شود و در دو بُعد زمان و مکان گسترش می یابد. زمان و مکانی که مربوط به مکاشفات عارف است و با زمان و مکان واقعی تفاوت بسیار دارد. در بُعد مکان، سفر سالک از خشکی که نماد کثرت است، آغاز می شود. واقعه در ساحل اتّفاق می افتد که آستانة بین خشکی و دریا است. دریا نماد مأوای حقیقی انسان است. در بُعد زمان، سفر از غروب آغاز می شود. در دل شب ادامه پیدا می کند که شب، زمان مکاشفات است و با نماز صبح دقوقی پایان می یابد. استاد شیخ الاسلام نتیجة عرفانی این داستان را چنین بیان کرد که در این داستان، همه چیز به انسان مربوط است؛ از شمع شناخت که در درون انسان روشن میشود و او را به تکاپو و سلوک وامیدارد و درخت که سایه بان آرامش است و باز در انسان وجود دارد. در پایان، شرح مقام رضا در عرفان است که دقوقی باید به حادثة کشتی رضا میداد و به استغاثة افراد کشتی پاسخ نمیداد. کشتی نشینان می خواستند از دریا به خشکی برگردند؛ یعنی بازگشت از وحدت به کثرت. او نباید به این استغاثه گوش فرامیداد؛ بلکه باید در دریا محو می شد. عارف باید در برابر نفس خود شقاوت داشته باشد تا به حقیقت مطلق دست یابد. بنابراین، سلوک دقوقی ناتمام مانده است. او هنوز محو دریا نشده و نتواسته است به نفس خود شقاوت نشان دهد و از بندهای خود رهایی یابد. استاد شیخ الاسلام سپس با گریز به شعر معاصر به این نکته اشاره کرد که مفاهیم عرفانی این داستان و داستانهای دیگر مثنوی، در شعر امروز نیز سَریان دارد. در ادامة این مراسم، استادان، دانشجویان و علاقه مندان، پرسشهای خود را دربارة داستان دقوقی مطرح کردند و استاد شیخ الاسلام به این پرسشها پاسخ گفت. |
|